تیم MVI ECOPACK -5 دقیقه خواندن

با افزایش آگاهیهای زیستمحیطی، هم مصرفکنندگان و هم کسبوکارها به طور فزایندهای به دنبال راهحلهای بستهبندی پایدار هستند. در تلاش برای کاهش تأثیر مضر پلاستیک و سایر زبالهها بر محیط زیست، بستهبندیهای کمپوستپذیر در بازار جایگاه ویژهای پیدا میکنند. با این حال، سوال اساسی همچنان باقی است: چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که مصرفکنندگان به طور مؤثر این موارد را تشخیص میدهند؟محصولات کمپوست شوندهو آنها را به مراکز کمپوست سازی مناسب هدایت کنید؟ بخش مهمی از این فرآیند **برچسب کمپوست شونده**. این برچسبها نه تنها اطلاعات مهم محصول را منتقل میکنند، بلکه نقش کلیدی در هدایت مصرفکنندگان برای دستهبندی و دفع صحیح زبالهها دارند.
تعریف و هدف برچسبهای کمپوستپذیر
برچسبهای کمپوستپذیر نمادهایی هستند که توسط سازمانهای صدور گواهینامه شخص ثالث ارائه میشوند تا به مصرفکنندگان اطمینان دهند که یک محصول یا بستهبندی آن میتواند تحت شرایط خاص تجزیه شده و به مواد آلی تبدیل شود. این برچسبها اغلب شامل عباراتی مانند **“قابل کمپوست شدن«** یا **»زیست تخریب پذیرو ممکن است لوگوهایی از نهادهای صدور گواهینامه مانند ** داشته باشد.موسسه محصولات زیست تخریب پذیر (BPI)**. هدف از این برچسبها کمک به مصرفکنندگان در انتخابهای سازگار با محیط زیست هنگام خرید و دور انداختن این محصولات است.
با این حال، آیا این برچسبها واقعاً مؤثر هستند؟ مطالعات نشان میدهد که بسیاری از مصرفکنندگان معنای برچسبهای «قابل کمپوست شدن» را به طور کامل درک نمیکنند، که میتواند منجر به دفع نادرست این محصولات شود. طراحی برچسبهای مؤثرتر قابل کمپوست شدن و اطمینان از انتقال صحیح پیامهای آنها به مصرفکنندگان، یک چالش اساسی است.


وضعیت فعلی برچسبهای کمپوستپذیر
امروزه، برچسبهای کمپوستپذیر به طور گسترده برای تأیید اینکه محصولات میتوانند در شرایط خاص کمپوست تجزیه شوند، استفاده میشوند. با این حال، اثربخشی آنها در کمک به مصرفکنندگان برای شناسایی و دفع صحیح محصولات کمپوستپذیر هنوز تحت بررسی است. بسیاری از مطالعات اغلب از روشهای واضح آزمایش و کنترل یا انجام تجزیه و تحلیل کامل دادهها استفاده نمیکنند، که اندازهگیری میزان تأثیر این برچسبها بر رفتارهای دستهبندی مصرفکننده را دشوار میکند. علاوه بر این، دامنه این برچسبها اغلب بسیار محدود است. به عنوان مثال، بسیاری از مطالعات در درجه اول بر اثربخشی برچسب **BPI** تمرکز میکنند و سایر گواهینامههای مهم شخص ثالث، مانند ** را نادیده میگیرند.کمپوست TUV Ok** یا **اتحاد تولیدکنندگان کمپوست**.
مسئله مهم دیگر در نحوه آزمایش این برچسبها نهفته است. اغلب از مصرفکنندگان خواسته میشود که برچسبهای کمپوستپذیر را از طریق تصاویر دیجیتال به جای سناریوهای واقعی ارزیابی کنند. این روش نمیتواند نحوه واکنش مصرفکنندگان به برچسبها را هنگام مواجهه با محصولات فیزیکی واقعی، که در آن مواد و بافت بستهبندی میتواند بر روی دیده شدن برچسب تأثیر بگذارد، نشان دهد. علاوه بر این، از آنجایی که بسیاری از مطالعات صدور گواهینامه توسط سازمانهایی با منافع شخصی انجام میشود، نگرانی در مورد سوگیری احتمالی وجود دارد که منجر به تردید در مورد بیطرفی و جامعیت یافتههای تحقیق میشود.
به طور خلاصه، اگرچه برچسبهای کمپوستپذیر نقش مهمی در ارتقای پایداری ایفا میکنند، رویکرد فعلی در طراحی و آزمایش آنها به طور کامل به رفتار و درک مصرفکننده نمیپردازد. برای اطمینان از اینکه این برچسبها به طور مؤثر به هدف مورد نظر خود میرسند، پیشرفتهای قابل توجهی مورد نیاز است.
چالشهای پیش روی برچسبهای کمپوستپذیر
۱. فقدان آموزش مصرفکننده
اگرچه محصولات بیشتری با برچسب «کمپوستپذیر» عرضه میشوند، اما اکثر مصرفکنندگان با معنای واقعی این برچسبها آشنا نیستند. مطالعات نشان میدهد که بسیاری از مصرفکنندگان در تمایز قائل شدن بین اصطلاحاتی مانند «کمپوستپذیر» و «زیستتخریبپذیر» مشکل دارند، و برخی حتی معتقدند که هر محصولی با برچسب سازگار با محیط زیست را میتوان با بیاحتیاطی دور انداخت. این سوءتفاهم نه تنها مانع از دور انداختن صحیح ...محصولات کمپوست شوندهاما همچنین منجر به آلودگی در جریانهای زباله میشود و بار اضافی را بر تأسیسات کمپوست وارد میکند.
۲. تنوع محدود برچسبها
در حال حاضر، اکثر محصولات کمپوستپذیر موجود در بازار از طیف محدودی از برچسبها، عمدتاً از تعداد کمی از نهادهای صدور گواهینامه، استفاده میکنند. این امر توانایی مصرفکنندگان را در شناسایی انواع مختلف محصولات کمپوستپذیر محدود میکند. به عنوان مثال، در حالی که لوگوی **BPI** به طور گسترده شناخته شده است، سایر علائم صدور گواهینامه مانند **کمپوست TUV Ok** کمتر شناخته شدهاند. این محدودیت در تنوع برچسبها، بر تصمیمات خرید مصرفکنندگان تأثیر میگذارد و میتواند منجر به طبقهبندی نادرست در تأسیسات کمپوست شود.
۳. اختلافات بصری بین محصولات و برچسبها
تحقیقات نشان میدهد که واکنش مصرفکنندگان به برچسبها در محیطهای آزمایش دیجیتال با واکنشهای آنها هنگام مواجهه با محصولات واقعی تفاوت قابل توجهی دارد. مواد بستهبندی (مانند الیاف یا پلاستیکهای کمپوستپذیر) که برای محصولات کمپوستپذیر استفاده میشوند، میتوانند بر روی قابلیت مشاهده برچسبها تأثیر بگذارند و تشخیص سریع این محصولات را برای مصرفکنندگان هنگام خرید دشوار کنند. در مقابل، برچسبها روی تصاویر دیجیتال با وضوح بالا اغلب بسیار واضحتر هستند و منجر به اختلاف در تشخیص مصرفکننده میشوند.
۴. عدم همکاری در صنایع مختلف
طراحی و صدور گواهینامه برچسبهای کمپوستپذیر اغلب فاقد همکاری کافی بین صنایع مختلف است. بسیاری از مطالعات صرفاً توسط نهادهای صدور گواهینامه یا مشاغل مربوطه و بدون دخالت مؤسسات دانشگاهی مستقل یا مقامات نظارتی انجام میشوند. این عدم همکاری منجر به طرحهای تحقیقاتی میشود که به طور کافی نیازهای واقعی مصرفکنندگان را منعکس نمیکنند و یافتهها ممکن است در بخشهای مختلف صنعت قابل اجرا نباشند.بستهبندی کمپوستپذیرصنعت.

چگونه اثربخشی برچسبهای کمپوستپذیر را بهبود بخشیم؟
برای افزایش اثربخشی برچسبهای کمپوستپذیر، باید طراحی، آزمایش و استراتژیهای تبلیغاتی دقیقتری اتخاذ شود، همراه با همکاری بین صنعتی برای رسیدگی به چالشهای موجود. در اینجا چندین حوزه کلیدی برای بهبود آورده شده است:
۱. طرحهای آزمایش و کنترل سختگیرانهتر
مطالعات آینده باید از روشهای آزمایش علمی دقیقتری استفاده کنند. به عنوان مثال، آزمایش اثربخشی برچسبها باید شامل گروههای کنترل کاملاً تعریفشده و سناریوهای استفاده چندگانه در دنیای واقعی باشد. با مقایسه واکنشهای مصرفکنندگان به تصاویر دیجیتال برچسبها با واکنشهای آنها به محصولات واقعی، میتوانیم تأثیر برچسبها را در دنیای واقعی با دقت بیشتری ارزیابی کنیم. علاوه بر این، آزمایشها باید طیف وسیعی از مواد (مثلاً الیاف کمپوستپذیر در مقابل پلاستیک) و انواع بستهبندی را پوشش دهند تا از قابلیت مشاهده و تشخیص برچسبها اطمینان حاصل شود.
۲. ترویج تستهای کاربردی در دنیای واقعی
علاوه بر آزمایشهای آزمایشگاهی، صنعت باید مطالعات کاربردی در دنیای واقعی انجام دهد. به عنوان مثال، آزمایش اثربخشی برچسب در رویدادهای بزرگ مانند جشنوارهها یا برنامههای مدرسه میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد رفتار دستهبندی مصرفکننده ارائه دهد. با اندازهگیری میزان جمعآوری محصولات با برچسبهای کمپوستپذیر، صنعت میتواند بهتر ارزیابی کند که آیا این برچسبها به طور مؤثر دستهبندی مناسب را در محیطهای واقعی تشویق میکنند یا خیر.

۳. آموزش و اطلاعرسانی مداوم به مصرفکنندگان
برای اینکه برچسبهای کمپوستپذیر تأثیر معناداری داشته باشند، باید با آموزش مداوم مصرفکننده و تلاشهای اطلاعرسانی پشتیبانی شوند. برچسبها به تنهایی کافی نیستند - مصرفکنندگان باید بدانند که این برچسبها چه معنایی دارند و چگونه میتوانند محصولات دارای این برچسبها را به درستی دستهبندی و دفع کنند. استفاده از رسانههای اجتماعی، تبلیغات و فعالیتهای تبلیغاتی آفلاین میتواند آگاهی مصرفکننده را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و به آنها کمک کند تا محصولات کمپوستپذیر را بهتر بشناسند و از آنها استفاده کنند.
۴. همکاری و استانداردسازی بین صنایع
طراحی، آزمایش و صدور گواهینامه برچسبهای کمپوستپذیر مستلزم مشارکت بیشتر ذینفعان مختلف، از جمله تولیدکنندگان بستهبندی، نهادهای صدور گواهینامه، خردهفروشان، سیاستگذاران و سازمانهای مصرفکننده است. همکاری گسترده تضمین میکند که طراحی برچسب، نیازهای بازار را برآورده میکند و میتواند در سطح جهانی ترویج شود. علاوه بر این، ایجاد برچسبهای کمپوستپذیر استاندارد، سردرگمی مصرفکننده را کاهش داده و شناخت و اعتماد به برچسب را بهبود میبخشد.
اگرچه هنوز چالشهای زیادی با برچسبهای کمپوستپذیر فعلی وجود دارد، اما بدون شک آنها نقش مهمی در پیشبرد بستهبندی پایدار ایفا میکنند. از طریق آزمایشهای علمی، همکاری بین صنایع و آموزش مداوم مصرفکنندگان، برچسبهای کمپوستپذیر میتوانند در هدایت مصرفکنندگان به دستهبندی و دفع صحیح زبالهها مؤثرتر شوند. به عنوان یک پیشرو دربستهبندی سازگار با محیط زیست(اگر میخواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید، لطفاً برای دریافت گزارش گواهی و پیشفاکتور محصول با تیم MVI ECOPACK تماس بگیرید.)، MVI ECOPACK به پیشرفت در این زمینه ادامه خواهد داد و در کنار شرکای خود در صنایع مختلف برای بهینهسازی استفاده از برچسبهای کمپوستپذیر و ترویج راهحلهای بستهبندی سبز در سراسر جهان همکاری خواهد کرد.
زمان ارسال: ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴